{دیتای ادبی، عشق به زبان فارسی و خانواده (مهرآذین)}
یادداشتِ مهرآذین یادم میآید عصر بود و از کار برگشته بودم که استوری آقای عالمی را دیدم، سریع از آخرین پستشان خروجی داده گرفتم و با شوق برایشان ایمیل کردم و بقیه داستان را خودتان میدانید. در خانواده ما ادبیات و زبان فارسی جایگاه ویژهای دارد و این عشق و علاقه را مدیون مادر نویسنده و پدر فرهیختهام هستم. مدتهاست با زبان فارسی سر و کار ندارم ولی این پروژه برای من دینی بود به زبان فارسی و فرصتی فوقالعاده برای شناختن بیشتر آقای عالمی. سال هاست آقای عالمی را میشناسم و کارهایشان را دنبال میکنم. آخرینبار که در خانه بودم کتاب آسانسورچی را با خودم آوردم که در هواپیما بخوانم که حواسم پرت از راه شود و از آن زمان به بعد نسخههای دیجتال کارهایشان را دنبال میکنم. در نهایت، خوشحالم در این پروژه سهمی داشتم هر چند خیلی کوچک.